طراحان و گرافیکان بزرگ قرن بیستم برای این صنعت تحول عظیمی ایجاد کردند.
گرافیکان بزرگ قرن بیستم
طراحان و گرافیکان بزرگ قرن بیستم عبارتند از:
- آرمین هافمن
- هنریک توماشفسکی
- هرب لوبالین
- ایکو تاناکا
- آلن فلچر
در ادامه هر یک از موارد فوق را بررسی خواهیم کرد.
1. آرمین هافمن
یکی از طراحان معروف قرن بیستم است که در سویئس به دنیا آمده است و یک طراح بسیار معروف سویئسی میباشد. او به خاطر تاثیر فراوان بر نسلهای گوناگون طراحان، قدرت و نفوذ آموزش، سادگی و شفافیت در زیبا شناسی، یکی از مهمترین طراحان گرافیک قرن بیستم و یکی از موثرترین نمایمدگان سبک دیزاین سوئیسی شناخته میشود. آرمین هافمن در سن ۲۶ سالگی تدریس را شروع کرد و بعدها در کنار دوستش امیل رودر طراح و گرافیک را در مدرسه دیزاین بر عهده گرفت. تاثیر هافمن بر شاگردانش بسیار مشهور بود، به طوری که بسیاری از طراحان گرافیک مطرح جهان از جمله اپریل گریمان، اشتف گایزبوهلر، هانس اولریش آلمان، دن فریدمان، ژان بنوا لوی، کتاب او با نام «راهنمای مبانی طراحی گرافیک» (۱۹۶۵) از مهمترین منابع آموزشی در ایران و جهان محسوب میشد.
آرمین هافمن یکی از مهمترین افراد به شیوه سوئیسی است که به مدت ۴۰ سال و تا سال۱۹۸۶ نه تنها دانشجویان بیشماری را تربیت کرد بلکه در نقش یک تئوریسین، شیوهی سوئیسی را استوارتر ساخت. نوشته او در بسیاری از مدارس جهان به عنوان متدهای تدریس باب شده بود، ویژگی آثار او مبتنی بر سادگی، استفاده از حروف سان سریف، محدودیت در استفاده از رنگ و بهره برداری از تصویرها خلاصه میشد.
اواز سال ۱۹۴۸ به عنوان لیتوگراف در بازل و برن کارکرد و پس از آن استودیوی شخصیاش را در بازل (۱۹۴۸) تاسیس کرد. در سال ۱۹۷۳مدیر دپارتمان طراحی گرافیک مدرسهی دیزاین بازل شد و در کالج هنر فیلا و دانشگاه ییل کرسی استادی داشت.
2. هنریک توماشفسکی
در خانوادهای موسیقدان به دنیا آمد. در دوران کودکی و سالهای آغازین نوجوانیاش ویولن نواخت. بعدها عشقش به طراحی و نقاشی بر عشق او به موسیقی چیره شد، ولی برخی عناصر دانش موسیقایی که به خوبی در او پرورش یافته بود، از قبیل جستجو برای یافتن لحن یگانه، همواره در کارهای بصریاش حضور داشت.
پس از جنگ جهانی دوم با طراحی پوستر، تصویرسازی و طراحی صحنه تئاتر کارهای وی شکوفاتر شد و در مدت کوتاهی به شناخته شدهترین طراح گرافیک لهستان تبدیل شد.
یکی از استادان معروف طراحی پوستر در یک اکادمی زیبا به هنریک پیشنهاد تدریس داد که تا بازنشستگی در آنجا تدریس کرد.
3. هرب لوبالین
یکی دیگر از طراحان معروف قرن بیستم که با زیر پا گذاشتن قانون اصول کهنه طراحی حروف را به صورت در هم ریخته در آورد که در موسیقی راک هرب پیج صدای حروف را بالا برد و کاری کرد که آنها شروع به صحبت کردن و آواز خواندن کنند. مجلات زیبای را طراحی کرد از جمله: همچون یواندال سی، آوانگارد، اروس و فکت تاثیری عمیق در تاریخ طراحی و تایپوگرافی از خود به جای گذاشت.
قریحهی پراکندگزین او به اندازهای بر طراحی تبلیغاتی حاکم بود که شاید واژهای برای توصیف این دوره بهتر از لوبالینسک (شیوهی لوبالینی) نباشد…تقریبا دو دهه پس از مرگ لوبالین، طراحی و تجربه طراحی گرافیک چرخش تندتری به سوی فرمهای حروف تغییر شکل یافته و ناخوانا پیدا کرده است و این امر شاید نتیجه اجتناب ناپذیر تلاقی تحول تایپوگرافی با فن آوری دیجیتال باشد.
او این مرزها را، گاه فراتر از درک معاصرانش، گسترش داد. با این حال بر خلاف آن چه امروز میگویند، به ندرت افراط را به نهایت میرساند.
4. ایکو تاناکا
طراح گرافیک معروف متولد۱۹۳۰، با تمرکز کردن برسنت کشورش و بهره از اصول مدرنیسم غربی شیوهی منحصر به فرد خود را به وجود آورد که بخشی از شیوهی ژاپنی طراحی گرافیک محسوب میشود.
دوران کودکی و نوجوانی سختی رو گذروند زیرا همرا با ویرانههای جنگ جهانی دوم همراه شد یک طرف همراه بود با ویرانههای ناشی از جنگ جهانی دوم و از طرفی با هنرهای زسبای سنتی مدرن ژاپنی آشنا شده بود. او از دانشگاه هنر شهر کیوتوز ژاپن در سال ۱۹۵۰ فارغالتحصیل شد.
5. آلن فلچر
طراح معروف دیگری که در سال ۱۹۳۶ در کنیا به دنیا آمد، ولی در کنار پدربزرگ و مادر بزرگش در انگلستان بزرگ شد. او موفق شد در سال ۱۹۵۶که در کالج سلطنتی هنر تحصیل میکرد، از دانشکدهی هنر و طراحی دانشگاه پیل بورس تحصیلی بگیرد.
دوران سختی که فلچر میگذراند دوران بسیار سختی در زندگیش بود که همرا با جنگ جهانی دوم شروع شد و در دورانی که در لندن غیر از جیرهبندی و روشنایی دلگیر لامپ چهل وات ناشی از خرابیهای جنگ جهانی دوم خبر دیگری نبود، آمریکا وعدهی زرق و برق سینمایی و اودری هپورن را میداد. استادانش در ییل، مثل پل رند و جوزف البرس، که از نخبگان هنر و طراحی بودند و بعدها برای چن تن از زبدهترین مدیران هنری از جمله سال باس کار کرد.
فلچر بعد از مدتی در سال ۱۹۵۹ به لندن برگشت، در آتلیهی همکلاسی سابقش کالین فوربز مشغول به کار شد و این دو در ۱۹۶۲ همرا با باب گیل، طراح آمریکایی، شرکت فلچر-فوربز-گیل را تاسیس کردند. آنها به عنوان یک گروه، توانایی آن را داشتند که قید و بند، محدودیت و تعادل پیشین مدرنیسم سوئیسی را با ظرافت طبع صنعت تبلیغات امریکایی میآمیزند و همین موضوع آنها را از سایر شرکتهای طراحی بریتانیایی متمایز میکرد.
این شرکت در سال ۱۹۷۲ به پنتاگرام تبدیل شد. ساختار بسیار نوآورانهی این رکت که در آن هر شریک به عنوان یک مرکز مستقل سود فعالیت میکند و سهم برابری دریافت میکند، این امکان را فراهم کرده است و از شرکت مستقر در لندن با پنج شریک و (بعدها با شرکای بیشتر) در حال حاضر تبدیل شود که در پنج شهر دفتر دارد.
فلچر بعد از بیست سال با پنتاگرام از این شرکت جدا شد و استودیوی شخصیاش در مجاور خانهاش راه اندازی کرد. در ستایش از آثار او ۶ نمایشگاهی با عنوان «۵۰ سال کار و بازی طراحی گرافیک» در موزهی دیزاین لندن در سال ۲۰۰۶ برگزار شد.
او هیچگاه سبکبالی یا حس بازیگوشیاش را از دست نداد. فلچر هنگام تشریح کارش از فرمول ملال آور «مساله و راه حل» که بر بحثهای طراحی گرافیک حاکم است اجتناب میکرد و در عوض تلاش میکرد به باز گفتن حوادث ناگوار یا تصادفهای خوب بپردازد.
مثلا مهرههای دو مینویی «بانک تجارت کویت» که نقطههایشان از طلا بود … یا کلاژ تصاویری از گالری ملی چهرهها که شباهت غریبی به پرنس چارلز پیدا کرد.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.